مپرس حال مرا! روزگار یارم نیست جهنمی شدهام، هیچ کس کنارم نیست نهال بودم و در حسرت بهار! ولی درخت میشوم و شوق برگ و بارم نیست به این نتیجه رسیدم که سجده کردن من به جز مبارزه با آفریدگارم نیست مرا ز عشق مگویید، عشق گمشدهای است که هر چه هست ندارم! که هر چه دارم نیست شبی به لطف بیا بر مزار من، شاید بِرویَد آن گل سرخی که بر مزارم نیست فواره وار، سربه هوایی و سربه زیر چون تلخی شراب، دل آزار و دلپذیر شعری زیبا از فاضل نظری
شعری بسیار زیبا از شاعر فاضل نظری
شعری درباره شهادت امام رضا(ع)
عشق ,مرا ,سربه ,سرخی ,گل ,فواره ,که هر ,هر چه ,شاید بِرویَد ,من، شاید ,مزار من،
درباره این سایت